امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

غنچه زندگیم

لذت کودکانه

1393/9/27 17:17
نویسنده : مامان مهناز
98 بازدید
اشتراک گذاری

جزیره مرجانی

رفتیم کیش ۱۹اذرماه سوارهواپیما شدی عروسکم اولش میترسیدی از صدا از تنگی جا بغلت کردم کمی اروم شدی۰۰۰

حالا حس کنجکاویت شروع کرد مامانم نمیزاشت بشینی اخه اولین بار بود سوار هواپیما میشدی همش پشتی صندلی رو باز میکردی مهماندار میومد سراغمون 

خانم لطفا پشتی صندلی روببندید دا هم میگفت چشم ولی گلم تو باز۰۰۰

بالاخره بعد از کلی ماجرا رسیدیم و تو بی قرار هر وقت جای تازه می رفتیم همینطور میشدی دایما در حرکت اولین ترس ما انداختن تلوزیون هتل بود که کلیم ترسیدی وبعد از اون زنگ به پذیرش هتل و کلی ماجرا عاشق این شیطناتم عزیزکم اخه بعدش کلی به مامان و بابا میخندی۰

کلی بهت خوش گذشت همش در ورجه وورجه بودی تو هتل داریوش کلی رقصیدی همیشه برقص ناز مامان خوشحالم وقتی شادی ۰

یه روز رفتیم تو قایق وسط خلیج فارس توام کلی ذوق داشتی هی به بابا جون میگفتی آب این کلمه رو تازه میگفتی آب. آب. آب. 

پاساژارو دوست نداشتی تا یک ساعت خوب بودی ولی بعد من بگیر بابا بگیر ۰۰۰۰

اولین سفره سه نفرمون خیلی خوب بود تو آب انبار کاریز میرفتی زیر طاقا عکستم داریم کلی ذوق میکردی ۰۰۰۰

خیلی خاطره داشتیم پسرم کلام توان ثبت بعضی حرفارو نداره ولی بدون با تو خوش بودیم خیلی خوش

خدایا خوشیهامون رو نگه دار۰ آمین

پسندها (1)

نظرات (0)